پرت و پلاهای واقعی !!!!!!!!!!!؟

مطالب ترکیبی از داستان و وقایع احساسی ، فرهنگی ، تاریخی با مضمون حال و روز

پرت و پلاهای واقعی !!!!!!!!!!!؟

مطالب ترکیبی از داستان و وقایع احساسی ، فرهنگی ، تاریخی با مضمون حال و روز

کلی موضوع متنوع از هر سمت و سویی ...این روزها بهانه نوشتن زیاد است و حس آن زیاد تر. ازکسانی که از من متنفرند سپاس،دنبال یک عکس می گردم که شبیه تو باشد مردها
را با سبیل هایشان ،چند تا دست باید بشن قطع تا این چرخ بچرخه واسه...، اصلا بهشان اعتقاد نداری و فقط ادایشان را جلوی یکدیگر ...

آخرین نظرات

۸۵ مطلب با موضوع «واقعیت» ثبت شده است

صبر تنها
عصبانی نشدن نیست!

صبر یعنی اینکه
قادر باشید هفت احساس:

تنفر ، علاقه ، لذت
اضطراب ،خشم ، غم و
ترس را در خود کنترل،
مدیریت و مهار کنید...

دستگاه باران ساز

در سال 1930، یک مهندس، دستگاه باران ساز ساخت

و با استفاده از آن باعث باران در نقاط مختلفی شد،

اما دو سال بعد همراه با دستگاهش بدون برجای گذاشتن هیچ اثری ناپدید شد!

وانیا معروف به "پسر پرنده روس" که مادرش او را از بدو تولد دراتاقی باپرندگان نگهداری کرده بود.


او پس ازنجات توسط نیروهای پلیس فقط میتوانست جیک‌جیک کند و دستهایش رامثل پرندگان تکان میداد!

برنده شدن توی بحث با یك آدم باهوش سخته،ولی برنده شدن توی بحث با یه آدم احمق غیر ممكنه
همیشه فکرم مشغول این بود که چرا آدم های جدید برایمان حکم نوبرانه را دارند.حس میکنیم اگر رابطه ی خاص برقرار نکنیم عقب میمانیم.در برابر آدم های جدید مهربانیم، مودبیم، متمدنیم، شوخی میکنیم. اما خانواده یمان ما را یک آدم بد خلقِ نچسب میدانند! همیشه برای تازه ها خودِ بهترمانیم در حالی که کهنه تر ها هوایمان را بیشتر دارند.
لبخند ماجرای عجیبی دارد، اگر آن را به محبوبی هدیه كنی، احساس آرامش می کند. اگر آن را به دشمنت تقدیم کنی، شرمنده و پشیمان خواهد شد و اگر آن را به شخصی که نمی شناسی هدیه دهی، سخاوت پیشه كرده ای. پس لبخند بزن که لبخند تجلی خدا در توست.
ﻣﺎﻫﯽ ﻣﻮﻥ ﻫﯽ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺖ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺑﮕﻪ ﺗﺎ ﺩﻫﻨﺸﻮ ﺑﺎﺯﻣﯿﮑﺮﺩ ﺁﺏ ﻣﯿﺮﻓﺖ ﺗﻮ ﺩﻫﻨﺶ ﻭ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﺴﺖ ﺑﮕﻪ ...ﺩﺳﺖ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﻮ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡ ﻭ ﺩﺭﺵ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺍﺯﺧﻮﺷﺤﺎﻟﯽ ﺑﺎﻻ ﻭ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪﻥ .. ﺩﻟﻢ ﻧﯿﻮﻣﺪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩﺑﻨﺪﺍﺯﻣﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ، ﺍﻧﻘﺪ ﺑﺎﻻ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﭘﺮﯾﺪ ﺧﺴﺘﻪ ﺷﺪﺧﻮﺍﺑﯿﺪ !!...ﺩﯾﺪﻡ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻣﻮﻗﺴﺖ ﺑﺬﺍﺭﻣﺶ ﺗﻮﯼ ﺁﮐﻮﺍﺭﯾﻮﻡﻭﻟﯽ ﺍﻻﻥ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺘﻪ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﻧﺸﺪﻩ.. ﯾﻌﻨﯽ ﻓﮏ ﮐﻨﻢ ﺑﯿﺪﺍﺭﺷﺪﻩ ﺩﯾﺪﻩ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻤﺶ ﺍﻭﻥ ﺗﻮ ﻗﻬﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺧﻮﺩﺷﻮ ﺯﺩﻩﺑﻪ ﺧﻮﺍﺏ !!...ﺧﺴﺮﻭ ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽﺍﯾﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺑﻌﻀﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺍﻃﺮﺍﻑﻣﻮﻧﻪ ... ﺩﻭﺳﺸﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ... ﺩﻭﺳﻤﻮﻥ ﺩﺍﺭﻥ ...ﻭﻟﯽ ﺍﻭﻧﺎﺭﻭ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﯿﻢ!!!!ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﺧﻮﺩﻣﻮﻥ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺭﻓﺘﺎﺭﺭﻭ ﺑﺎ ﺍﻭﻧﺎ ﻣﯿﮑﻨﯿﻢ
دیروز" و "فردا" هر دو نامردند..."دیروز" با خاطراتش و"فردا"با وعده هایش مرا فریب دادند ،تا نفهمم "امروزم" چگونه گذشت ...!
پیر شدن به سن نیست، به این است که ورزش نکنی، کتاب نخوانی، عاشق نشوی، هدیه ندهی، محبت ﻧﺒﻴﻨﻲ، مهمانی نروی، آرزوهایت را گم کنی، رویاهایت را دنبال نکنی، با دیگران همدردی نکنی. پیری به کیفیت دل توست.
اگر نمی توانی به کسی امید بدهی٬ نا امیدش نکناگر شنونده خوبی هستی راز دار خوبی هم باشاگر نمی توانی زخمی را مرحم بکشی نمک هم نباشاگر خواستی کسی را سیر کنی ماهی بهش نده ماهیگیری یادش بده!
مردی به سرعت و چهارنعل با اسبش می تاخت. این طور به نظر می رسید که به جای بسیار مهمی می رفت. مردی که کنار جاده ایستاده بود، فریاد زد: "کجا می روی؟"مرد اسب سوار جواب داد: نمی دانم از اسب بپرس!این داستان زندگی خیلی از مردم است. آن ها سوار بر عادت های شان می تازند، بدون این که بدانند به کجا می روند.
حقیقت این است ...فرودگاهها، بوسه های بیشتری از سالن های عروسی به خود دیده اند!و دیوار بیمارستانها بیشتر از عبادتگاه ها دعا شنیده اند!همیشه اینگونه ایم!!!همه چیز را موکول میکنیم به زمانی که چیزی در حال از دست رفتن است!!
1:هیچ وقت با کسی بیشتر از جنبه اش شوخی نکن.حرمتها "شکسته" میشود2:هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نکن.تبدیل به "وظیفه" میشود3:هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش عشق نورز."بی ارزش" میشوی
تو برهنه به دنیا آمده ای و برهنه از دنیا می روی .تو به همان میزان که با خود به دنیا آورده ای با خود از دنیا می بری.تو در میان عریانی تولد و عریانی مرگ ،نقش واسطه را ایفا می کنی.تو از زندگی می گیری و به زندگی می بخشی.تو هیچ چیز نداشته ای و هیچ چیز نداری و هیچ چیز نخواهی داشت.همه چیز به هستی تعلق دارد.مالک حقیقی ، هستی ست.چند روزی چیزی را به تو امانت می دهد،سپس پس می گیرد و روانه ات می کند.کسی که از فهمی ژرف برخوردار است، خود راوسیله ای می داند در دست زندگی، تا زندگی به وسیله او به زندگی ببخشد.انسان شاهدی بیش نیست.اما این انسان باید بصیرتی کسب کند تا شایسته نام انسان باشد.
حرف مردم مثل موج دریاستاگر در مقابلش وایستی، خسته ات میکنه و اگر باهاش همراهی کنی، غرقت می کند. قرار نیست که همۀ آدمها شما را درک کنند و این اشکالی نداره.آنها حق دارند نظر دهند و شما کاملا حق دارید آنرا نادیده بگیرید.
نبخشیدن باعثِ کوچک شدن افق نگاهت ،و پر شدن فضای ذهنت از چیزهایی میشود که هیچ نیازی به آنها نداریمی بخشی چون ،به اندازه کافی قوی هستیکه درک کنی همه آدم ها ممکن است خطا کنند …بخشیدن ، هدیه ای است که تو به خودت میدهی …به خاطر بسپار که آدم های ضعیف هرگز نمی توانند ببخشند ؛بخشیدن خصلت آدم های قوی است !بخشیدن یک اتفاق لحظه ای هم نیستفقط قدرتمندها می بخشند …پس در هر شرایطی قوی بودن را انتخاب کن
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺟﻬﺎﻧﯽ ﺍﻭﻝ ﺍﺗﺮﯾﺶ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩﻓﻘﺮ ﮔﺮﺳﻨﮕﯽ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺑﯿﺪﺍﺩ ﻣﯿﮑﺮﺩﺩﻭﻟﺖ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﻣﻘﺪﺍﺭﯼ ﭘﻮﻝ ﺑﻪ ﺩﻭﻟﺖﺍﺗﺮﯾﺶ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻬﺮ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺴﺎﺯﻧﺪ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﺑﺴﺎﺯﻧﺪ ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﭼﺮﺥ ﻫﺎﯼ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺩﺭﺍﺗﺮﯾﺶ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﮕﺮﺩﺵ ﺩﺭآﯾﺪﺍﺗﺮﯾﺶ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﻝ ﺳﺎﻟﻦ ﺍﭘﺮﺍ ﻭ ﮐﻨﺴﺮﺕ ﺳﺎﺧﺖ !!ﺳﺎﻟﻦ ﻫﺎﯼ ﺗﺌﺎﺗﺮﺳﺎﺧﺖ ﻭﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﻫﺎﺭﺍ ﺗﺮﻣﯿﻢ ﮐﺮﺩ !!ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻭﻟﺖ ﺍﻣﺮﯾﮑﺎ ﭘﺮﺳﯿﺪ ﭼﺮﺍﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭘﻮﻝ ﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻧﺴﺎﺧﺘﯿﺪ..؟!ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﺗﺎ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﮐﺸﻮﺭﯼ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﻧﺸﻮﺩﮐﺎﺭﺧﺎﻧﻪ ﻫﺎ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ...!!
ﯾــﮏ ﻋـــُﻤــﺮ ﺑــﺎﯾـــﺪ ﺑــﮕـــﺬﺭﺩ ! ﺗﺎ ﺑﻔـﻬﻤـﯿﻢ ﺑﯿﺸـﺘﺮ ﻏــﺼﻪ ﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺧــﻮﺭﺩﯾﻢ ، ﻧﻪ ﺧـــــــــﻮﺭﺩﻧﯽ ﺑﻮﺩ ،  ﻧﻪ ﭘﻮﺷـــﯿﺪﻧﯽ ، فقــط دوریــــختنی بود ! ﻭ ﭼـﻘـــﺪﺭ ﺩﯾـــﺮ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯿـــﻢ ﮐﻪ : ﺯﻧــﺪﮔـﯽ ﻫﻤﯿﻦ ﺭﻭﺯﻫــﺎﯾﯿﺴﺖ ﮐﻪ ; ﻣﻨﺘــﻈـﺮ ﮔــﺬﺷﺘﻨـﺶ ﻫﺴﺘﯿـــﻢ  ...!
در 30 سالگی کارش را از دست داد؛در32 سالگی در یک دادگاه حقوق شکست خورد؛در 34 سالگی مجددا ورشکست شد؛در 35 سالگی، عشق دوران کودکیش را از دست داد،در 36 سالگی دچار اختلال اعصاب شد؛ در 38 سالگی در انتخابات شکست خورد؛ در 48،46،44 سالگی باز در انتخابات کنگره شکست خورد؛به 55سالگی که رسید باز نتوانست سناتور ایالت شود؛در 58سالگی مجددا سناتور نشد؛در 60 سالگی به ریاست جمهوری ایالات متحده آمریکا برگزیده شد؛ او نظام برده داری را در آمریکا از بین برد.نام او " آبراهام لینکلن " بود.او هیچ گاه جا نزد، هرگز تسلیم نشد. بازندگان آنهایی هستند که جا می زنند !
اﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎ ﻫﻢ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻣﯿﺪﻫﻨﺪ .ﻭ ﺍﻓﺮﺍﺩﯼ ﮐﻪ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﺑﺎ ﻋﻘﯿﺪﻩ ﯼ ﻣﺎ ﻫﺴﺘﻨﺪ ، ﺑﻪ ﻣﺎ ﺩﺍﻧﺶ!!!ﺁﺩﻣﯽ ﺑﺮﺍﯼ ﻟﺬﺕ ﺑﺮﺩﻥ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺑﻪ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﻧﯿﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺶ...
در زندگی یاد گرفتم:با احمق بحث نکنم و بگذارم در دنیای احمقانه خویش خوشبخت زندگی کند.با وقیح جدل نکنم چون چیزی برای از دست دادن ندارد و روحم را تباه می کند.از حسود دوری کنم چون اگر دنیا را هم به او تقدیم کنم باز از من بیزار خواهد بود.و تنهایی را به بودن در جمعی که به آن تعلق ندارم ترجیح دهمو سه چیز را هرگز فراموش نمیکنم :1 . به همه نمی توانم کمک کنم2 . همه چیز را نمی توانم عوض کنم3 . همه من را دوست نخواهند داشت ....!
درد داره...موقعی که هنوزم دوسش داری امّا نبایَد به رویِ خودت بیاری...موقعی که میخوای مِثه قبل شی امّا نمیشه...موقعی که یادِ کاراش میوفتی و یه لبخند میاد گوشه یِ لَبِتْ..موقعی که دل یه چیز میگه و عقل یه چیزِ دیگه...موقعی که نمیدونی کُجایِ زندگیشی...موقعی که اون برات جذاب ترینه...♣موقعی که بایَد ازش ناراحت شی امّا نمیتونی...❌موقعی که میدونی بهت پیام نمیده...??امّا با هر زنگ و اس ام اس نفسِت بند میاد...موقعی که بهش نیاز داری...ولی نیست...☜ خـــدایــــــــــا ☞ ✘ شــــایــَد بــــاوَرِت نــَشه... ✘ وَلـــــــی  ↰❂ مـَــنـــم هــَستمـــــــــــا ❂↱ خـــــدایاراستشـــــوبگـــــو...؟!!! اون روزهـــــایے کـه میگفـــــت خــــــــــداشـــــاهـده دوستــــــت دارم...تـوواقعـــــاشاهـــــدبـودے...؟!!!؟؟؟؟؟؟
یکی از شخصیت های محترم دخترش  ،عروس می کنه و بعد توی کارت عروسیش می نویسه که ،بسمه تعالیدوشیزه فلانی و آقای فلانی به ازدواج هم در آمدند. بنا داشتیم جشن با شکوهی بگیریم . شما را هم دعوت کنیم ،
به تعداد آدم های روی کره ی خاکی ، تفاوت فکر و نگرش وجود دارد !!پس این را بپذیر :کسی که تفکرش با تو متفاوت است ، دشمنت نیست ؛ انسان دیگری است با دیدگاهى دیگر فقط همین …اگر فقط همین یک اصل را بپذیریم ، روابط مان بهتر خواهد شدو زندگى سرشار از آرامش توام با احترام و درک متقابل را تجربه خواهیم کرد .به همین سادگی
ﻣﺮﺩ ﺍﻭﻧﻪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﺑﺎ ﺍﺧﻢ ﻧﮕﺎﺕ ﻣﯿﮑﻨﻪ ﺑﻔﻬﻤﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺷﺎﻟﺘﻮ ﺑﮑﺸﯽ ﺟﻠﻮ....  ﻧﻪ ﭘﺴﺮﺍﯼ ﺍﻻﻥ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﺍﻭﻝ ﻣﯿﮕﻦ ﺷﺎﻟﺘﻮ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﺑﺒﯿﻨﻢ ﻣﻮﻫﺎﺕ ﭼﻪ ﺷﮑﻠﯿﻪ!  ﻣﺮﺩ ﺍﻭﻧﻪ ﮐﻪ ﺷﯿﻄﻨﺖ ﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﺵ ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﻭ ﺍﺧﻤﺶ ﻣﺎﻝ ﺑﻘﯿﻪ ﺳﺖ....ﻧﻪ ﭘﺴﺮﻫﺎﯼ ﺍﻻﻥ ﮐﻪ ﺑﺎﻫﻤﻪ ﻣﯿﮕﻦ ﻣﯿﺨﻨﺪﻥ،
هــــرچقـــــدم خـــــوب و ســــــریع بــــــدوی... یـــــه روز پـــــاک کــــــن روزگـــــــار بهــــت میــــرسه و پاکـــــت میکنـــه...
مصدق وارد شد و رفت روی صندلی نماینده انگلستان نشست! هر چی نماینده انگلیس بالا و پایین دوید و داد و بیداد که اینجا جایگاه
ﻣﺮﺩ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻋﻘﻠﺶ" ﺑﻨﮕﺮ ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺛﺮﻭﺗﺶ" !!"ﺯﻥ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻭﻓﺎﯾﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺟﻤﺎﻟﺶ" !!"ﺩﻭﺳﺖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻣﺤﺒﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﮐﻼﻣﺶ" !!"ﻋﺎﺷﻖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺻﺒﺮﺵ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ" !!"ﻣﺎﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺑﺮﮐﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ" !!"ﺧﺎﻧﻪ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ" !!"ﺩﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﭘﺎﮐﯿﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺻﺎﺣﺒﺶ" !!"فرزند" را به "ایمانش" بنگر ؛ نه به "وفاداریش" !!"پدر" و "مادر" را فقط ؛ بنگر !! هر چه بیشتر ؛ بهتر !!
با پول نمیشه عشق خرید.........شکم گرسنه هم عشق حالیش نیس ......ما چی کار کنیم؟؟؟خود درگیریم ،نمیدونم تکلیفمون چیه ؟پول که نداریم آرزوی پول وثروت ،پول دار که میشیم حسرت گذشته وآرامش!!!!
از فروشنده های دوره گرد خرید میکنیم که اکثرشون فقیر هستندوقتی چیزی رو میخریم تمام تلاش خودمون رو میکنیم که تخفیف بدهند یا به نصف قیمت بدهند سپس با قیمتی که خودمان دلمون میخواهد راضیش میکنیمواحساس سرفرازی میکنیم که اونو شکست دادیم...اما در مقابل ، یک فنجان قهوه رو در کافی شاپ میخریمبا قیمت دو برابر قیمت واقعی...!!!!!!؟سپس یه مقداری هم انعام  به گارسون میدهیم واحساس میکنیم ادمای سخاوتمندی هستیم باید نوع رفتارمون رو با این افراد عوض کنیم... !؟
زندگی همیشه خوب نیستهمیشه اسون نیستهمیشه اروم نیستهمیشه دوست داشتنی نیستولی همیشه هم بد نیست!
ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﺍﯾﺮﺍﻧﯽ ﻣﯿﺘﻮﻧﻪ ﯾﻪ ﺟﻤﻠﻪ ﺑﺎ 19 ﻓﻌﻞ ﺑﺴﺎﺯﻩ!دﺍﺷﺘﻢﻣﯿﺮﻓﺘﻢﺩﯾﺪﻡﮔﺮﻓﺖﻧﺸﺴﺖﮔﻔﺘﻢﺑﺬﺍﺭﺑﭙﺮﺳﻢﺑﺒﯿﻨﻢﻣﯿﺎﺩﻧﻤﯿﺎﺩﺩﯾﺪﻡﻣﯿﮕﻪﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻡﺑﯿﺎﻡﺑﺬﺍﺭﺑﺮﻡﺑﮕﯿﺮﻡﺑﺨﻮﺍﺑﻢ...ﻧﻪ ﻓﺎﻋﻠﯽ, ﻧﻪ ﻣﻔﻌﻮﻟﯽ, ﻧﻪ ﻗﯿﺪﯼ, ﻧﻪ ﺻﻔﺘﯽ!این است قدرت زبان بزرگ پارسی.
عکس یک سرباز آلمانی که برای کودک جا مانده از خانواده اش سیم خاردار دیوار برلین را کنار زد این سرباز به دلیل خیانت به کشور اعدام شد گاهی انسان بودن گناه بزرگیست
از آنچه که گذشت از آنچه که شکست از آنچه که نشد از آنچه که ریخت حسرت نخور زندگی اگر آسان بود با گریه آغاز نمیشد . . .
ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺩﺍﺭ ﺑﺎﻧﮏ ﺑﻮﺩﻡ ! ﯾﻪ ﺭﻭﺯ ﯾﻪ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﺍﯼ ﯾﻪ ﻗﺒﺾ ﺍﻭﺭﺩ ﺁﺧﺮﺍﯼ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﺎﻧﮑﯽ ﺑﻮﺩ ، ﮐﻪ ﺍﯾﻨﻮ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻦ . ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ﻭﻗﺘﺶ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺎﺭﻭ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺎﺭ ﻣﻦ ﺏﺭﯾﺰﻡ ! ﮔﻔﺖ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻣﻦ ﭘﺴﺮ ﮐﯿﻢ ! ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻨﻮ ﻣﯿﮕﯽ؟ ! ﮔﻔﺘﻢ ﭘﺴﺮ ﻫﺮ ﮐﯽ ﺑﺎﺷﯽ ! ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺎﺭﯼ ﺑﺎﻧﮏ ﺗﻤﻮﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺳﺎﯾﺘﻮ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ ! ﯾﻪ ﭘﻨﺞ ﺩﯾﻘﻪ ﺩﯾﮕﻪ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﻭﻣﺪ ﻟﺒﺎﺳﻬﺎﯼ ﮐﻬﻨﻪ ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﺭﻧﺠﻮﺩﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺑﺎﺑﺎﺷﻪ ... ﺑﻠﻨﺪﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺗﺤﻮﯾﻠﺸﻢ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﻗﺒﺾ ﻭ ﭘﻮﻟﺸﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺸﻢ ﺗﻪ ﻗﺒﻀﻮ ﻣﻬﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺶ .. ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﺸﻮ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﻢ ... ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﺩﯾﺪﯼ ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﻧﻪ ﺑﮕﯽ ﺑﻬﺶ ! ﺑﻌﺪﺵ ﺧﻨﺪﯾﺪ ... ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻣﯿﺎﻡ ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﺍﺯﺕ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﭽﻢ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﮐﺮﺩﯼ ! ﮔﻔﺘﻢ : ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺑﭽﺖ ﺑﻮﺩ ... ﺍﺯ ﺩﯾﺪﮔﺎﻩ ﺑﭽﻪ ﭘﺪﺭ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﻓﺮﺩﯾﻪ ﮐﻪ ﺣﻼﻝ ﻣﺸﮑﻼﺗﻪ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﺗﺮﯾﻦ ﻓﺮﺩ ﺑﺰﺭﮒ ﺗﻮ ﺩﻧﯿﺎﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﻧﺒﻮﺩ ﻃﺮﺯ ﻓﮑﺮﺵ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﻣﯿﮑﺮﺩ ! ﭘــﺪﺭ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺑﻲ ﺟﺎﻳﻲ ﻧﺪﺍﺭﻱ ﻭ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰ ﺯﻳﺮ ﭘﺎﻳﺖ ﻧﻴﺴﺖ ..
"" لذّت دنیا، داشتنِ کسى ست که دوست داشتن را بلد است؛♥️ به همین سادگى ..! "" این روزها گفتن دوستت دارم! آنقدر ساده است که میشود آنرا از هر رهگذری شنید! اما فهمش... یکی از سخت ترین کارهای دنیاست سخت است اما زیبا! زیباست برای اطمینان خاطر یک عمر زندگی تا بفهمی و بفهمانی... هر دوره گردی "لیلی" نیست... هررهگذری"مجنون"... و تو شریک زندگی هر کس نخواهی شد! تا بفهمی و بفهمانی... اگر کسی آمد و هم نشینت شد در چشمانش باید رد آسمان، رد خدا باشد و باید برایش از"من" گذشت تا به "ما" رسید......
قــدر چــیـزی را کـــه داری بــدان قــبـل از ایـنـکـه زمــان بـه تـــو یـــادآوری کــنـد : بایـــد قــدر چــیـزی را کــه داشــتـی مــی دانـسـتـی.....!
هیچ کس با این قرآن همنشین نشد ، مگر آن که چون از نزد آن برخاست با فزونی و کاستی همراه بود؛ فزونی در هدایت، و کاستی ازکوردلی .
آقو ما به دنیا اومدیم انقلاب شد، حرف زدیم جنگ شدراه رفتیم کودتا شد، رفتیم مدرسه جنگ تموم شددرس خوندیم هی نظاموی آموزشی عوض شدرفتیم دانشگو کنکور ول شد، رفتیم سربازی معافیت آزاد شدرفتیم سرکار مملکت تحریم شد، خواستیم ازدواج کنیم طلا گرون شدگفتیم بریم خارج پاسپورتمون دی پرت شد، الانم اینترپل دنبالمونههه هه هه هه یعنی له لهما!با این شرایط که پیش میره آقو فکر کنم مشکل از ما باشه اگه بمیریم شاید دنیا بهشت شد هه هه هه…
اگر فرزندِ فقیرغیر مشروع باشد، میشود "حرامزاده" ، اگر فرزند ثروتمند غیر مشروع باشد میشود "میوه ی عشق ممنوعه"اگر فقیر دنبال دختر راه بیفتد میشود "منحرف" اگر ثروتمند این کار را بکند، میشود "عاشق" اگر فقرا جایی جمع شوند، میشوند "باند"، اگر ثروتمندان جایی جمع شوند میشود "جلسه"اگر فقیر دزدی کند، میشود "سرقت"، اگر ثروتمند دزدی کند، میشود "اختلاس"در دنیایی که حتی مفاهیم هم با مقدار پول که در جیب است، عوض میشود، به دنبال عدالت هستیم؟؟؟؟؟؟؟؟- جان یوجــِل
مدت هاست مجازی می خندیم، مجازی شادیم، مجازی عاشق می شویم، مجازی همدیگر را دلداری می دهیم!! اما... واقعی تنهاییم، واقعی درد می کشیم، و... واقعی از عشق های مجازی لطمه می بینیم.
" تنها بودن " با وجود بودن در بین اینهمه " تن " ها ؛ درد بزرگ و رنج غریبی ست ... دروغ بزرگ قرن را به ما گفتند ، این قرن عصر ارتباطات نیست ؛ عصر قطع ارتباطات است! ...
چه نسل غم انگیزی هستیم..دنبال یک اتاق خالی;که موزیک گوش کنیم و چایی  بخوریم وحسرت ..همین...!!!
هــرگــز بــرای نــاامیــد کــردن انســانهــای امیــدوار تــلاش نکــن، شــایــد امیــد تنهــا دارائــی او بــاشــد!