پرت و پلاهای واقعی !!!!!!!!!!!؟

مطالب ترکیبی از داستان و وقایع احساسی ، فرهنگی ، تاریخی با مضمون حال و روز

پرت و پلاهای واقعی !!!!!!!!!!!؟

مطالب ترکیبی از داستان و وقایع احساسی ، فرهنگی ، تاریخی با مضمون حال و روز

کلی موضوع متنوع از هر سمت و سویی ...این روزها بهانه نوشتن زیاد است و حس آن زیاد تر. ازکسانی که از من متنفرند سپاس،دنبال یک عکس می گردم که شبیه تو باشد مردها
را با سبیل هایشان ،چند تا دست باید بشن قطع تا این چرخ بچرخه واسه...، اصلا بهشان اعتقاد نداری و فقط ادایشان را جلوی یکدیگر ...

آخرین نظرات
استاد دوباره سوال خود را پرسید و باز مجنون در گوش لیلی و باز لیلی هیچ نگفت و بعد از بار سوم استاد لیلی را خواند و چوب را بر پای لیلی بست و او را فلک کرد . لیلی گریه نکرد و هیچ نگفت. بعد از کلاس، لیلی با پای کبود لنگ لنگ قدم بر می داشت که مجنون عصبانی دستش را بر بازوی لیلی زد و گفت: دیوانه، مگر کر بودی که آنچه را به تو گفتم نشنیدی و یا لال که به استاد نگفتی.لیلی اشکش در آمد و دوید و رفت ... .استاد که شاهد این منظره بود پیش رفت و گوش مجنون را کشید و گفت: لیلی نه کر بود و نه لال، از عشق شنیدن دوباره صدای تو، فلک را تحمل کرد و دم بر نیاورد، اما از ضربه اهسته دست تو اشکش در آمد، من اگر او را به فلک بستم استادش بودم و حق تنبیه او را داشتم اما تو عشق او بودی و هیچ حقی برای سرزنش کردنش نداشتی.مجنون کاش می فهمیدی که لیلی کر شد تا تو باز گویی ...

نظرات  (۳)

متن تخیلی قشنگی بود
پاسخ:
هوم
بابا ایول خخخ
سلام گلم
وبلاگ خیلی خوبی داری، مطالبت عالین.
اگه دوست داشتی بیا تبادل لینک کنیم
فقط بیا و خودتو لینک کن ^_^
موفق باشی
پاسخ:
سلام حال ندارم خودتون اضافم کنید
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">