پرت و پلاهای واقعی !!!!!!!!!!!؟

مطالب ترکیبی از داستان و وقایع احساسی ، فرهنگی ، تاریخی با مضمون حال و روز

پرت و پلاهای واقعی !!!!!!!!!!!؟

مطالب ترکیبی از داستان و وقایع احساسی ، فرهنگی ، تاریخی با مضمون حال و روز

کلی موضوع متنوع از هر سمت و سویی ...این روزها بهانه نوشتن زیاد است و حس آن زیاد تر. ازکسانی که از من متنفرند سپاس،دنبال یک عکس می گردم که شبیه تو باشد مردها
را با سبیل هایشان ،چند تا دست باید بشن قطع تا این چرخ بچرخه واسه...، اصلا بهشان اعتقاد نداری و فقط ادایشان را جلوی یکدیگر ...

آخرین نظرات
پیش خودم فک کردم  مامانم همیشه  بهترین جای غذا رو خودش میخوره  وتوی بشقابهای کوچیک به ما غذا میده  این دفعه  من قابلمه رو بر میدارم  چون غذای داخل قابلمه بیشتره چون  قابلمه بزرگتر بود  فکر میکردم غذای بیشتری اونجا باشدحداقل بیشتر از بشقابهای کوچک ما وقتی مادرم غذا رو کشید نشست یه گوشه ای گفت منم سهم مو برداشتم شما بخورید من توی قابلمه میخورم منم سریع پرید مامان من  میخوام توی قابلمه بخورم شما بشقاب منو بردار با اصرار زیاد ظرف رو از مامانم گرفتم وقتی نگاه کردم نا خوداگاه بغض گلوم رو گرفت توی ظرف هیچی نبود مادرم ظرف خالی رو جلوی خودش میذاشته تا ما راحت غذا بخوریم هر وقت یادم میا بغض گلومو میگیره

نظرات  (۱)

واسه سلامتی همه مامانای مهربون ی صلوات بفرستیم...بلد نیستم چ جوری می نویسن خودتون بفرستید...
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">